پارت آخر🐈

نامجون : اگه می‌خواید الان با ما سوار ون بشید چون ماهم میخوایم‌ بریم کمپانی
+زحمت میشه براتون
نامجون و اعضا : نه بابا زحمت چیه؟ بفرماید
+ممنون

ویو یونا

با اعضا وارد ون شدیم واییییییییییی فکر کنم عاشق شدم‌ یکیشون‌ اسمش یونگی بود روش کراشششش زدم خدااااا


ویو یونگی


یونا پیشنهادی که بهش دادیم و قبول مرد تازه ذوق زده شد ولی فکر کنم عاشقش شدم‌


۳ ماه بعد

ویو یونا

الان من سه ماه هس که بکاپ دنسره بی‌تی‌اس هستم امروز کنسرت داشتن یعنی سه ساعت دیگه شروع می‌شد با اعضا داشتیم تمرین میکردیم

_بچه‌ها امروز میخوام کسی که دوسش دارم اعتراف کنم
کوک: فضولیم‌ گل کردهههه‌
اعضا : موافقم منتظرم تو کنسرت بهش اعتراف کنی
_همین کارم میکنم امروز تو کنسرت چون میاد

ویو یونا


وقتی یونگی اون حرفا رو زد قلبم شکست عاشق یکی بود؟؟؟؟؟؟
من چون بکاپ دنسرم وزنم ۴۹ بود مجبور شدم چند روز رژیم سخت بگیرم تا ۴۳ کیلو برسم هرروز فقط ۱۲ لیوان آب میخورم هیچی نمیخوردم‌ از گشنگی حالم بد بود


نامجون: بچه‌ها بیایین دوباره با بکاپ دنسرامون‌ تمرین کنیم چون باید واسه کنسرت آماده باشیم
همه : اوکی

یهو دکتر سلامت اومد اتاق گفت
دکتر: سلام خانم یونا هستن؟
+بله هستم
دکتر : شما ۴۹ کیلو بودید بکاپ دنسر شدید‌‌ الان وزنتون باید ۴۵ باشه وزنتون چنده ؟
+وزنم ۴۳ هس
دکتر : چرا انقدر وزنتون اومده پایین؟
+چون واسه کم کردن وزن‌ هر روز هیچی نمیخوردم ۱۲ لیوان آب فقط
دکتر: باشه ولی سعی کن وزنت بیاد ۴۵ برسه اوکی؟
+چشم

نامجون : یونا چیشد‌؟
+هیچی وزنم یکم اومد پایین
نامجون : اوکی

پرش زمانی به آخرای کنسرت

_آرمی ها شما با ازدواج کردن من مشکلی ندارید؟

آرمیا : نه ما باید خوشحال باشیم اون کسی که میخوایی‌ باهاش ازدواج کنی خوشگله؟

_آره


ویو یونا

یونگی میخواست کسی که دوست داره اعتراف کنه یه دفعه سمت من اومد و خم شد

_با من ازدواج میکنی مین یونا؟
+ارههههه ( ذوق )


ویو یونگی

وقتی به یونا گفتم با من ازدواج میکنی نمیدونم چرا ذوق زده شد گفت آره
یه دفعه آرمیا و اعضا میگفتن‌ یونا رو ببوس
لبامو‌ گذاشتم رو لباش لباش طعم توت فرنگی میداد


۵ سال بعد

یونا و شوگا ازدواج کردن و الان صاحب دوتا بچه هستن دختر و پسر (اسم بچه ها رو هرچی دوست دارید بزارید)
🖤🌚🖤🌚🖤🌚🖤🌚🖤🌚🖤🌚🖤

شاید یکم چرت شد بازم ببخشید 🌚🖤
دیدگاه ها (۳)

فاز هیترها رو نمیفهمم

شوهر آینده‌ام 🤣🖤💍

ویو یوناامروز باید دنس ران بی‌تی‌اس و تو خیابون.......... اج...

خب یه توضیح کوچیک بهتون بدم

پارت۹ویو یونگی: دیشب ساعت دو و نیم رسیدیم خونه، الان ساعت پن...

پارت ۱۶ویو ادمین:اونا همدیگر رو محکم بقل کردن و بوسیدن(از لب...

نام فیک:عشق مخفیPart: 21ویو جیمین*ات. خب شرطت چیه؟رفتم نزدیک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط